مؤیدالدوله ابوالمظفر مجدالدین اسامه بن مرشد بن علی حمیری شیزری. مولد او به سال 498 هجری قمری و وفات به دمشق در 584. او سفرهای بسیار کرد و امور عظیمه از جمله وقایع صلیبیین دید و در سفرنامه مشهودات خویش بنوشت. او راست: کتاب البدیع. کتاب الاعتبار و جز آن
مؤیدالدوله ابوالمظفر مجدالدین اسامه بن مرشد بن علی حمیری شیزری. مولد او به سال 498 هجری قمری و وفات به دمشق در 584. او سفرهای بسیار کرد و امور عظیمه از جمله وقایع صلیبیین دید و در سفرنامه مشهودات خویش بنوشت. او راست: کتاب البدیع. کتاب الاعتبار و جز آن
ابوالعباس احمد بن حسن بن علی بن خطیب بن قنفذ. از مردم قسنطینه و او قضای آن شهر داشت و در نیمۀ اول مائۀ نهم هجری میزیست. او راست: کتاب الفارسیه فی مبادی الدوله الحفصیه (از سال 461 تا 804 ه. ق.). و شرح الطالب فی اسنی المطالب در تراجم مشاهیر علما تا سنۀ 807
ابوالعباس احمد بن حسن بن علی بن خطیب بن قنفذ. از مردم قسنطینه و او قضای آن شهر داشت و در نیمۀ اول مائۀ نهم هجری میزیست. او راست: کتاب الفارسیه فی مبادی الدوله الحفصیه (از سال 461 تا 804 هَ. ق.). و شرح الطالب فی اسنی المطالب در تراجم مشاهیر علما تا سنۀ 807
ابوالحسین احمد بن منیر بن احمد بن مفلح الطرابلسی الملقب به مهذب الملک عین الزمان. او شاعری مشهور و صاحب دیوان شعری است. پدر او نیز شعر میسرود و در بازارهای طرابلس تغنی میکرد. ابوالحسین قرآن کریم و لغت و ادب آموخت و قریحۀ شعری داشت و به دمشق شد و اقامت گزید. او شیعی مذهب و بسیار هجا و بدزبان بود و چون در این امر راه افراط پیمود بوری بن اتابک طغتکین زمانی وی را به بندکرد و زبان او را بریدن خواست و بخواهشگری بعض دوستان احمد او را از دمشق نفی کرد. احمد را با ابی عبدالله نصر بن صغیر معروف به ابن القیسرانی مکاتبات و اجوبه و مهاجاتی است. (باختصار از ابن خلکان). صاحب مجالس المؤمنین گوید شهرت او میان شیعه قصیدۀ اوست که به سید ابوالرضا فضل الله راوندی فرستاد. و مؤلف امل الاّمل گوید این قصیده را به سید رضی ارسال کرد لکن این سخن درست نمی آید چه او با سید هم عصر نبود. مولد ابن منیر به 473 هجری قمری و وفات او در سال 548 بوده است
ابوالحسین احمد بن منیر بن احمد بن مفلح الطرابلسی الملقب به مهذب الملک عین الزمان. او شاعری مشهور و صاحب دیوان شعری است. پدر او نیز شعر میسرود و در بازارهای طرابلس تغنی میکرد. ابوالحسین قرآن کریم و لغت و ادب آموخت و قریحۀ شعری داشت و به دمشق شد و اقامت گزید. او شیعی مذهب و بسیار هجا و بدزبان بود و چون در این امر راه افراط پیمود بوری بن اتابک طغتکین زمانی وی را به بندکرد و زبان او را بریدن خواست و بخواهشگری بعض دوستان احمد او را از دمشق نفی کرد. احمد را با ابی عبدالله نصر بن صغیر معروف به ابن القیسرانی مکاتبات و اجوبه و مهاجاتی است. (باختصار از ابن خلکان). صاحب مجالس المؤمنین گوید شهرت او میان شیعه قصیدۀ اوست که به سید ابوالرضا فضل الله راوندی فرستاد. و مؤلف امل الاَّمل گوید این قصیده را به سید رضی ارسال کرد لکن این سخن درست نمی آید چه او با سید هم عصر نبود. مولد ابن منیر به 473 هجری قمری و وفات او در سال 548 بوده است
شهاب الدین احمد بن محمد بن علی بن احمد بن یوسف بن حسین بن یوسف حصکفی. جدّ وی احمد بن یوسف معروف به منلا حاجی از مردم آذربایجان و قاضی القضاه تبریز و از فضلای عهد خویش و صاحب شروح و حواشی و قیود عدیده است. فرزندان و اعقاب او به حلب هجرت کردند و چند تن از آنان در فضل و ادب مشهورند، و صاحب ترجمه معروفترین افراد این خاندان است. او مدتی در حلب نزد پدر خود و ابن الحنبلی مصنف تاریخ حلب تحصیل علم و ادب کرد و سفری با پدربقسطنطنیه شد و از این سفر سفرنامه ای کرد موسوم به الروضهالوردیه فی الرحله الرومیه و پس به دمشق رفت ونزد نورالدین نسفی و محب الدین تبریزی و ابوالفتوح شبستری بتکمیل علوم خویش پرداخت سپس تدریس مدرسه بلاطیۀ حلب بدو گذاشتند. او راست: شرحی بر کتاب مغنی اللبیب ابن هشام و شکوی الدمع المراق من سهم العراق. عقود الجمان فی وصف نبذه من الغلمان. رساله طالبه الوصال من مقام ذلک الغزال. و اشعاری نیز به زبان عرب دارد و او را مردم قریۀ باتشا در سال 1003 هجری قمری بکشتند. پسر او شمس الدین محمد کتابی در تاریخ حلب داردو پسر دیگرش ابراهیم درر و غرر را بنظم آورده است
شهاب الدین احمد بن محمد بن علی بن احمد بن یوسف بن حسین بن یوسف حصکفی. جدّ وی احمد بن یوسف معروف به منلا حاجی از مردم آذربایجان و قاضی القضاه تبریز و از فضلای عهد خویش و صاحب شروح و حواشی و قیود عدیده است. فرزندان و اعقاب او به حلب هجرت کردند و چند تن از آنان در فضل و ادب مشهورند، و صاحب ترجمه معروفترین افراد این خاندان است. او مدتی در حلب نزد پدر خود و ابن الحنبلی مصنف تاریخ حلب تحصیل علم و ادب کرد و سفری با پدربقسطنطنیه شد و از این سفر سفرنامه ای کرد موسوم به الروضهالوردیه فی الرحله الرومیه و پس به دمشق رفت ونزد نورالدین نسفی و محب الدین تبریزی و ابوالفتوح شبستری بتکمیل علوم خویش پرداخت سپس تدریس مدرسه بلاطیۀ حلب بدو گذاشتند. او راست: شرحی بر کتاب مغنی اللبیب ابن هشام و شکوی الدمع المراق من سهم العراق. عقود الجمان فی وصف نبذه من الغلمان. رساله طالبه الوصال من مقام ذلک الغزال. و اشعاری نیز به زبان عرب دارد و او را مردم قریۀ باتشا در سال 1003 هجری قمری بکشتند. پسر او شمس الدین محمد کتابی در تاریخ حلب داردو پسر دیگرش ابراهیم درر و غرر را بنظم آورده است
ابوبکر رئیس اصطبل و بیطاران سلطان ناصر بن قلاوون (وفات 741 ه. ق.). او راست کتاب الصناعتین البیطره و الزرطفه. کاشف الویل فی معرفه امراض الخیل و آنرا کتاب الناصری نیز گفته اند جلد اول آن مشتمل بر احوال اسب عربی و تربیت آن و اشعاری که درباره اسب سروده اند، جلد دوم شامل نام کسانی که درباره اسب کتاب نوشته اند و جلد سوم در بیماریهای اسبان
ابوبکر رئیس اصطبل و بیطاران سلطان ناصر بن قلاوون (وفات 741 هَ. ق.). او راست کتاب الصناعتین البیطره و الزرطفه. کاشف الویل فی معرفه امراض الخیل و آنرا کتاب الناصری نیز گفته اند جلد اول آن مشتمل بر احوال اسب عربی و تربیت آن و اشعاری که درباره اسب سروده اند، جلد دوم شامل نام کسانی که درباره اسب کتاب نوشته اند و جلد سوم در بیماریهای اسبان
ابوجعفر محمد بن محمد بن منذر بن منذر بن منذر معروف به ابن مناذر. شاعر عرب در مائۀ دوم. مدّاح برمکیان. اصل او از مردم عدن بود و به بصره هجرت کردو به خدمت مهدی خلیفه رسید. در آغاز مردی پاکیزه زبان بود لکن پس از مرگ دوست او عبدالمجید خلق او بگشت و هجاگوئی پیشه گرفت و مردمان از زبان او به رنج بودند و سبب نفی او بحجاز این بود و او بروزگار خلافت مأمون بدانجا درگذشت. اشعار او قسمی مدایح آل برمک و پاره ای مراثی عبدالمجید و برخی هجاء هم عصران اوست
ابوجعفر محمد بن محمد بن منذر بن منذر بن منذر معروف به ابن مناذر. شاعر عرب در مائۀ دوم. مدّاح برمکیان. اصل او از مردم عدن بود و به بصره هجرت کردو به خدمت مهدی خلیفه رسید. در آغاز مردی پاکیزه زبان بود لکن پس از مرگ دوست او عبدالمجید خُلق او بگشت و هجاگوئی پیشه گرفت و مردمان از زبان او به رنج بودند و سبب نفی او بحجاز این بود و او بروزگار خلافت مأمون بدانجا درگذشت. اشعار او قسمی مدایح آل برمک و پاره ای مراثی عبدالمجید و برخی هجاء هم عصران اوست